آثار دوره اسلامی محوطه خوربس در جزیره قشم

جزیره قشم، همواره به دلیلی موقعیت جغرافیایی خاصی که در جغرافیای طبیعی ایران، به‌ویژه حاشیه خلیج‌فارس داشته در دوره‌های مختلف تاریخی محل سکونت بوده است. در بررسی‌های صورت گرفته در جزیره قشم، آثار و محوطه‌های باستانی زیادی در جای‌جای جزیره شناسایی‌شده‌اند که شاهدی بر این مدعا هستند.

درصد قابل‌توجهی از آثار شناسایی‌شده را محوطه‌های دوران تاریخی، به‌خصوص دوره‌های اسلامی تشکیل می‌دهند که نشان از اهمیت این جزیره در مبادلات تجاری در دوران یادشده دارند. 

آثار دامنه غار تاریخی خوربس (خربس) با وسعتی بیش از ده هکتار ازجمله وسیع‌ترین و غنی‌ترین محوطه‌های باستانی جزیره قشم به‌حساب می‌آیند. این محوطه، در فاصله ده کیلومتری جنوب غربی شهر قشم قرار دارد. بهترین و آسان‌ترین راه دسترسی به این محوطه از راه جاده قشم به «رمچاه» است که دقیقاً از وسط محوطه نیز عبور می‌کند. در حال حاضر نزدیک‌ترین محوطه مسکونی به این محوطه، همان روستای رمچاه است که در فاصله سه کیلومتری غرب آن قرار دارد. 

محوطه خوربس، دربرگیرنده آثار باستانی، مانند غارهای دستکند، بنای امامزاده شاه شهید، آب‌انبار، گورستان‌های اسلامی و تاریخی، بندها و خاک‌ریزهای مربوط به تأسیسات آب‌رسانی و محوطه دامنه غار است. 

متأسفانه قسمت‌های زیادی از محوطه درنتیجه ساخت‌وسازهای غیرمجاز و نیز فعالیت‌های زراعی و نیز جاده‌سازی، تخریب جدی شده است. درنتیجه به‌منظور مشخص کردن محدوده اصلی اثر و قانونی کردن عرصه آن و محافظت از آثار باقی‌مانده و نیز باهدف تعیین عرصه اثر، در نوزده نقطه، گمانه‌زنی انجام گرفت. علاوه بر گمانه‌زنی انجام‌شده، آثار سطحی محوطه نیز موردبررسی باستان‌شناسی قرار گرفت. درنتیجه مشخص شد که بخش اعظم آثار محوطه، متعلق به دوران اسلامی متفاخر است. این آثار شامل سه گورستان، بنای آب‌انبار و کانال‌های هدایت آب از آب‌انبار، بند و آثار و بناهای سنگی هنوز سرپای محوطه است که در ادامه بدان‌ها اشاره می‌شود. 

محوطه استقراری

بیشترین میزان آثار سطحی دوران اسلامی محوطه خوربس، متعلق به محوطه استقراری آن است. بخش مسکونی از قسمت دامنه غار شروع و تا کنار دریا ادامه دارد. دقیقاً از وسط محوطه عبور می‌کند.

محوطه بر روی پشته‌های کم ارتفاعی شکل‌گرفته است. بر اساس نتایج گمانه‌زنی مشخص شد که این پشته‌های کم ارتفاع، طبیعی نبوده و دربرگیرنده نهشته‌های دوران اشکانی- ساسانی است. بر سطح محوطه مسکونی، می‌توان آثاری از دیوارهای سنگچین را مشاهده کرد. در بعضی نقاط، حتی دیوارها تا چندین رج سرپا بوده و به‌راحتی می‌توان پلان بناها را تشخیص داد. بناها به‌صورت اتاق‌های کوچک چند متری راست‌گوشه‌ای هستند که در سراسر سطح محوطه پراکنده‌ شده‌اند. دو نمونه از این بناها در تصاویر هوایی به‌راحتی قابل‌شناسایی هستند. سفال‌های سطحی گردآوری‌شده، نشان می‌دهد که قدمت احتمالی این بناها مربوط به دور صفویه و دوره‌های بعدازآن است. در سطح محوطه به‌غیراز تکه‌های سفال -که به‌وفور دیده می‌شود- قطعات زیادی صدف، قطعات آهن و شیشه نیز دیده می‌شود. به همراه محوطه استقراری اصلی، دو بنای منفرد دیگر نیز در آنجا دیده می‌شود که جدا و در فاصله دورتری از محوطه اصلی قرار دارند. نخستین بنای منفرد، در فاصله تقریبی ۱۵۰متری از شمال محوطه جای دارد. هرچند که هردوی این بناها از محوطه اصلی فاصله‌دارند؛ ولی ساختار سنگی آن‌ها کاملاً شبیه ساختار بناهای محوطه است. سفال‌های سطح آن‌ها نیز هم‌دوره سفال‌های سطحی محوطه است. بنای دوم در فاصله دورتری از محوطه مسکونی و در کنار بنای امامزاده شاه شهید واقع‌شده است. این بنا اولین بار موردبررسی دانیل پاتس قرار گرفت. نامبرده از یک سازه دفاعی دوران اشکانی- ساسانی یاد می‌کند. خسرو زاده در سال ۱۳۸۴ برای بار دوم بنا را موردبررسی قرار داده و درنتیجه قدمت بنا را مربوط به دوره سلجوقی و صفویه دانسته است. سفال‌های سطحی جمع شده اخیر از سطح محوطه، نشان از دو دوره‌ای بودن قدمت بنا (تاریخی- اسلامی) دارد. این مطلب از مطالعه دیوار چاله‌ای که به‌صورت غیرمجاز در وسط بنا حفرشده، قابل‌مشاهده است. در این قسمت می‌توان بقایای کف دوران اسلامی را دید که بر روی نهشته‌های دوران تاریخی (اشکانی – ساسانی) جای گرفته‌اند. 

گورستان‌های محوطه

در سطح محوطه، سه گورستان دیده می‌شود. گورستان اصلی بزرگ‌ترین گورستان محسوب می‌شود و بخش زیادی از وسعت محوطه تاریخی دامنه غار خوربس را به خود اختصاص داده است. محوطه استقراری در جوار این گورستان جای دارد. به دلیل وجود تعداد زیادی گور، امکان شمارش دقیق آن‌ها میسر نبود. گورستان نیز همانند محوطه مسکونی، روی آثار دوران تاریخی واقع‌شده است. گورها در اندازه و اشکال مختلف دیده می‌شوند. در میان آن‌ها گورهای ساده و بدون سنگ مزار تاگورهای دارای سنگ‌قبر کتیبه دار دیده می‌شود که احتمالاً نشان‌دهنده خاک‌سپاری افرادی با طبقات اجتماعی متفاوت است. به‌احتمال‌زیاد این گورستان محل خاک‌سپاری ساکنان محوطه استقراری کنار آن است. گورستان شماره ۲ که ازنظر ابعاد و اندازه، به‌مراتب کوچک‌تر از گورستان شماره ۱ است، در فاصله دورتری از دامنه غار قرار دارد. بررسی سفال‌های سطحی گورستان نشان می‌دهد که این گورستان نیز همانند گورستان شماره ۱، روی آثار دوران اشکانی- ساسانی جای دارد. وجود دو سنگ‌قبر با شکل و شمایل امروزی نشان از استفاده این گورستان تا همین چند سال اخیر دارد. هر دو گورستان یادشده، در دامنه غار خوربس واقع‌شده‌اند؛ ولی گورستان شماره ۳ در پشت غار و در کنار بنای امامزاده شاه شهید، در ضلع شرقی محوطه جای دارد. این گورستان ازنظر ابعاد و اندازه هم‌اندازه با گورستان شماره۲ است؛ ولی بر سطح آن سنگ گورهای جدید دیده نمی‌شود. با توجه به ساختار گورها به نظر می‌رسد که این گورستان نیز هم‌دوره با گورستان شماره ۱ باشند. 

آب‌انبار

آب‌انبار محوطه در ضلع شرقی محوطه جای دارد. جاده آسفالت ساحلی از فاصله بیست‌متری جنوب آن می‌گذرد. بنای آب‌انبار کاملاً سالم و سرپاست. طول این آب‌انبار در حدود بیست متر اندازه‌گیری شده است. آب‌انبارهای مشابهی در سراسر جزیره شناسایی‌شده‌اند. قدمت این بناها به دوره قاجار و پهلوی می‌رسد. بررسی سفال‌های جمع‌آوری‌شده از دامنه آب‌انبار نیز مؤید همین مطلب است. 

کانال هدایت آب

مخزن آب‌انبار یادشده در اثر بارندگی‌های فصل پاییز و زمستان جزیره پر می‌شود. آب حاصل از بارندگی در ارتفاعات بالادست آب‌انبار، به وسیله یک‌رشته خاک‌ریز طولانی به داخل مخزن آب‌انبار هدایت می‌شود. خاک‌ریز یادشده، طولی بیش از پانصدمتر دارد. آب دامنه‌های دیگر محوطه نیز به وسیله بندهای سنگچین احداثی در اطراف آب‌انبار به داخل آن هدایت می‌شود. با توجه به کاربری این کانال‌ها و بندها در ارتباط با آب‌انبار، به نظر می‌رسد که قدمت آن‌ها نیز هم‌دوره با آب‌انبار (قاجار و پهلوی) باشد. 

بند خاکی

ازجمله دیگر سازه‌های مربوط به هدایت و کنترل آب‌های سطحی، بند خاکی عظیمی است که در فاصله تقریباً ۱۵۰۰متری غرب غار خوربس (خربس) جای دارد. این بند خاکی، دارای طولی بیش از یک کیلومتر است. بیشترین ارتفاع اندازه‌گیری شده بند در حدود دو متر است. بند بر روی رودخانه‌ای که در ضلع غربی محوطه جریان دارد، احداث‌شده است؛ هرچند که این رودخانه، در فصول گرم سال خشک است. سفال‌های جمع‌آوری‌شده از سطح محوطه، کاملاً مشابه سفال‌های سطح محوطه خوربس و نشان از تاریخ‌گذاری احتمالی این بند به دوران متأخر اسلامی است. علاوه بر این در قسمت‌هایی از این بند خاکی سازه‌های سنگ چینی دیده می‌شود که ساختار آن‌ها کاملاً مشابه بناهای سنگی محوطه دامنه غار است. 

نتیجه‌گیری

همان‌طور که ذکر شد، جزیره قشم دارای موقعیت ویژه و استراتژیک از دوران پیش‌ازتاریخ تا قرون متأخر اسلامی در جغرافیای سرزمین ایران است. دانش و آگاهی ما از وضعیت باستان‌شناختی بیشتر دوره‌های جزیره بر پای بررسی‌های باستان‌شناختی است و کاوش‌های اندکی تابه‌حال در این مورد صورت پذیرفته است. هرچند که اهمیت بررسی‌های روشمند در روشن ساختن وضعیت محوطه‌های باستانی بر کسی پوشیده نیست؛ ولی تنها انجام کاوش‌های گسترده است که گاه نگاری دقیق محوطه‌ها و نیز تعیین کاربری آن‌ها را دری خواهد داشت. وسعت محوطه که بر اساس گمانه‌زنی انجام‌گرفته، حدود هشت‌صد در هشت‌صد متر است که در نوع خود ازجمله وسیع‌ترین محوطه‌های دوره اسلامی جزیره است. وسعت زیاد محوطه و نیز غنای محوطه ازنظر آثار سطحی نشان می‌دهد که نمی‌توان محوطه خوربس را یک محل استقرار معمولی فرض کرد. به‌طور حتم انجام کاوش‌های گسترده باستان‌شناختی درآیندِ محوطه خوربس را به یکی از محوطه‌های مهم باستان‌شناختی نه‌تنها جزیره قشم؛ بلکه در سواحل جنوبی کشور تبدیل خواهد کرد. 

منابع

– بلوک باشی، علی؛ جزیره قشم، صدف ناشناخته خلیج‌فارس، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۰

– قسیمی، طاهر؛ اکبر، پیرمرادی؛ غار خوربس از دیدگاه باستان‌شناسی، مرکز اسناد اداره میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری منطقه آزاد قشم، ۳۹۲، ص ص ۱. 

– نگهبان، محمد؛ جمادی، عارف؛ معماری قشم، تهران: نشر ماه و ما، ۱۳۹۱. 

– مرداسنگی، جلیل؛ «خوربس، غار راز آمیز مهر»، فصلنامه مطالعات خلیج‌فارس، سال دوم، شماره دوم (پیاپی۶) تابستان. ۱۳۹۵

– بابک راد، جواد؛ «آثار ساسانی خلیج‌فارس (جزیره قشم)»، بررسی‌های تاریخی، جلد ششم، شماره چهارم، ۱۳۵۰، ص ص۱-۳۰

 

* گزارش از سیروان محمدی قصریان و محمدابراهیم زارعی

انتهای پیام/

کد خبر 14000531395703

برچسب‌ها